بازاریابی چیست؟ و بر پایه چه مولفههایی شکل گرفته است؟
- نویسنده: راهین مدیا
- تاریخ: ۱۳ فروردین ۱۴۰۰
دستهبندیها:
بازاریابی چیست؟ و بر پایه چه مولفههایی شکل گرفته است؟
پایه و اساس نظام بازاریابی، نیاز و خواستههای انسان است. محصول زاییده نیاز بشر است، هرچیزی را که خدمتی ارائه دهد یا نیازی را برآورده سازد، میتوان محصول قلمداد کرد که شامل افراد، مکانها، سازمانها، خدمات و عقاید است. به عبارت دیگر محصول عبارت است از چیزی که قادر به ارضای یک خواسته باشد. نیاز بیانکنندهی حالت محرومیت احساس شده در فرد است. محصولات به هر اندازه که خواستههای فرد را برآورده کنند دارای ارزشند.
خواسته در بازاریابی، شکل برآورده ساختن نیازهاست و تقاضا توانایی رفع خواسته است. بازاریابی از زمانی آغاز میشود که فرد تصمیم میگیرد نیازها و خواستههایش را از طریقی خاص که آن را مبادله مینامیم، ارضا کند. مبادله یکی از چهار انتخاب گوناگونی است که فرد برای ارضای نیازهای خود از آنها استفاده میکند. اولین انتخاب، خود تولیدی است. انسان گرسنه، گرسنگی خود را از طریق شکار و … برطرف میکند. در اینجا نه بازاری وجود دارد و نه بازاریابی. دومین انتخاب فرد استعانت از دیگران است. فرد گرسنه از فردی دیگر به عنوان کار خیر غذا طلب میکند و چیزی جز قدردانی عرضه نمیدارد. سومین انتخاب فرد اعمال زور است. فرد گرسنه میتواند با زور یا دزدی غذا را از چنگ دیگری در بیاورد. در این جا از قدردانی خبری نیست. چهارمین انتخاب فرد مبادله است. فرد گرسنه میتواند به فرد دیگری که غذا دارد مراجعه کرده، منبعی را برای مبادله با غذا پیشنهاد کند. این منبع میتواند پول، محصول یا خدمتی باشد که برای صاحب غذا دارای ارزش است. در مبادله باید:
- دو طرف وجود داشته باشد.
- هر طرف چیزی با ارزش برای طرف دیگر داشته باشد.
- هر طرف مجاز به پذیرش یا رد پیشنهاد طرف دیگر باشد.
اگر این شرایط موجود باشد، امکان مبادله نیز وجود خواهد داشت.
تعریف بازار در راستای تعریف بازاریابی
بازار عبارت است از محلی برای مبادلات بالقوه. اگر برای محصول یا خدمت ما حتی یک نفر هم وجود داشته باشد، میتوانیم بگوییم که بازار وجود دارد. اندازه بازار به تعداد افرادی بستگی دارد که:
- به محصول به معنی عام یا شی مورد نظر علاقهمندند.
- حاضرند منابع لازم را برای به دست آوردن محصول مبادله کنند.
تعریف بازار ما را به مفهوم بازاریابی میرساند.
تعریف بازاریابی
اصطلاح بازاریابی از کمله انگلیسی Marketing گرفته شده است. در اصطلاح لغوی، بازاریابی به مفهوم بازار رساندن یا بازاری کردن چیزی است. اما در عمل، بازاریابی مفهوم وسیعتری را در بر میگیرد. در واقع، بازاریابی عبارت است از شناسایی مشتریان و تشویق آنان به خرید و یا استفاده از خدمات سازمان.
پیش از انقلاب صنعتی، تقریبا هرگونه تجارت و داد و ستدی مستلزم ملاقات حضوری عرضهکنندگان و خریداران بود، به این معنا که تولیدکننده نیازهای مشتری خود را تامین میکرد و اغلب معاملات ماهیت محلی داشتند. افزایش تجارت خارجی و ظهور انقلاب صنعتی موجب دگرگونی تجارت صنعتی و ایجاد شیوههای نوین بازرگانی شد، که امروزه جزئی از بازاریابی به شمار میروند.
نخستین اقدام اصلی تولیدکنندگان، امور پشتیبانی (حمل و نقل و فروش کالا) به بازارهای دور و نزدیک بود. در آن هنگام تولید در کانون توجهات قرار داشت و مصرفکننده و مشتری هدف نهایی تولید و زنجیره توزیع محسوب میشدند. به دنبال فزونی تقاضا بر عرضه به علت رشد چشمگیر فعالیت اقتصادی کشورهای غربی و فنآوریهای جدید آن دوران، تولیدکنندگان با بالابردن کیفیت و کاهش هزینهها به حیات پررونق خود ادامه دادند. اوایل قرن بیستم با درک اهمیت بازاریابی به عنوان شاخهای از تجارت، انجمن بازاریابی آمریکا و نخستین راهکارها و نظریههای بازاریابی شکل گرفت. در همین رابطه تعاریف متعددی برای بازاریابی بیان شده است که یکی از کاملترین آنها توسط پروفسور فیلیپ کاتلر یکی از متفکران عرصه مدیریت، ارایه شده است. طبق نظر او، بازاریابی عبارت است از مجموعه فعالیتهای انسانی و اقتصادی در جهت ارضای نیازها و خواستههای بشر از طریق فرآیند انجام مبادله. از دیدگاه او هدف این است که مشتری را شناخته، نیازهای او را درک کنیم، به شیوهای که کالا یا خدمت، با نیازهای او منطبق شود و کالای خود را به فروش برسانیم. تعریف دیگر بازاریابی: همه تلاشهای نظاممند برای شناخت نظام بازار و اقدام مناسب نسبت به انواع تقاضاها با توجه به نظام ارزشی جامعه و هدفهای سازمان. از سوی دیگر، مدیریت بازاریابی را نیز اینگونه تعریف کردهاند: تجزیه و تحلیل، طرحریزی، اجرا و کنترل برنامههای تعیین شده برای فراهم آوردن مبادلات مطلوب با بازارهای موردنظر به منظور دستیابی به هدفهای سازمان.