الگوهای طراحی رفتار در بازاریابی اجتماعی
- نویسنده: راهین مدیا
- تاریخ: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
دستهبندیها:
الگوهای طراحی رفتار در بازاریابی اجتماعی
الگوهای طراحی بدین منظور ایجاد شدهاند که رفتار مطلوب را آسانتر کرده و رفتار نامطلوب را سختتر جلوه دهند. برای برنامه بازاریابی اجتماعی باید الگویی که بیشترین منفعت را به مخاطبان هدف میدهد انتخاب شود.
لاکتن الگوهای طراحی رفتار را بر اساس شیوه انجام رفتار به سه دسته تقسیم کرده است:
– توانمندساز: امکان انجام رفتار مطلوب را از طریق آسانتر کردن رفتارهای جایگزین فراهم میکند.
– انگیزاننده: انجام رفتار مطلوب را از طریق آموزش، مشوقها و تغییر نگرشها برمیانگیزاند.
– محدودکننده: انجام رفتارهای رقیب را سختتر و غیرممکن میکند.
از نگاه دیگر، الگوهای طراحی رفتار به شش دسته تقسیم میشوند که در ادامه به صورت مختصر به آنها اشاره میگردد:
۱- طراحیهای معماری: در این طراحی از ساختار سیستمها برای تاثیر بر رفتار استفاده میشود. مثلاً در شهری از این الگو برای حذف چراغهای راهنمایی و رانندگی استفاده شد و تمامی تقاطعها به دور زنندههای غیرمستقیم تبدیل گردید.
۲- طراحیهای تصحیح خطا: در این طراحی، بر ایجاد موانع اقدام خطا و غیرممکن کردن ارتکاب خطا تاکید میشود. برای اینکار میتوان از قفلهای ورود استفاده کرد. یعنی رفتار فرد با ورود به سیستم کنترل و نظارت میشود.
۳- طراحیهای ترغیبکننده: در این نوع طراحی، از اطلاعات زمینهای، توصیهها و راهنماییها برای ارائه بازخور و سرنخ استفاده میشود و معمولاً اینکار از طریق فناوری صورت میگیرد. روشهای خودکنترلی به افراد این اجازه را میدهد که پیشرفتشان در راستای هدف را بدانند. به عنوان مثال استفاده از دستگاهی که مقدار مصرف انرژی را در همان لحظه به مقدار هزینه تبدیل میکند، میتواند مخاطبان را برانگیزاند که رفتار خود را اصلاح کنند.
۴- طراحیهای تصویری: در اینجا از طرحها و نشانها برای انتقال پیام استفاده میشود؛ مثلاً استفاده از نشانههای نارنجی به مردم نشان میدهد که شما به منطقه ساخت و ساز وارد میشوید، یا علامت بازیافت به مردم میگوید که زبالههای این سطل بازیافت خواهند شد. استفاده از استعارهها راهکار دیگری در این زمینه است. مثلاً استفاده از اِلِمانها در کامپیوتر مشخصکننده این نکته است که هر فولدر چه کاربردی دارد.
۵- طراحیهای شناختی: الگوهای شناختی، بر مبنای مفاهیم اقتصاد رفتاری بنا شده است. این الگوها نحوه تفکر مردم درباره مسائل را مشخص میسازد. به عنوان مثال وقتی رفتاری به عنوان یک رفتار مشهور و محبوب شناخته میشود، مردم دوست دارند آن کار را انجام دهند. فریمینگ یا قاببندی، رویکرد دیگر شناختی است که در آن، بر طراحی پیام به منظور تاثیر بر نگرش افراد به مساله تاکید میشود. زمانی که صرفهجویی انرژی به عنوان صرفهجویی در پول قاببندی میشود و نه حفظ محیط زیست، مردم بیشتر آن رفتار را انجام میدهند.
۶- طراحیهای امنیتی: الگوی امنیتی راهی برای استفاده از اقداماتی برای برحذر داشتن از رفتارهای نامطلوب پیش روی ما میگذارد. تکنیکهای طراحی «پایش و نظارت» به افراد این احساس را منتقل میکند که همیشه تحت پایش هستند و در نتیجه از انجام رفتارهای منفی خودداری میکنند. شفافیت حوزه سیاست به دیگران این اجازه را میدهد که مردم ببیند چه کسی از چه کسی حمایت میکند و مباحث فساد را دنبال کنند.